جمعه ؛ 30 شهريور 1403
12 اسفند 1397 - 10:49

لطفا به آمریکایی‌ها آدرس ندهید!

مجموعه رفتار‌ها و رویکرد‌های برخی از سیاستمداران و جریان‌های سیاسی در داخل کشور منجر به آن شده که غربی‌ها به این تلقی برسند که جمهوری اسلامی ایران چه در عرصه تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی و چه در بعد روانی مردم وضعیتی بحرانی را پشت سر می‌گذارد و چنین شرایطی نیز براحتی به حالت عادی باز نمی‌گردد و بهترین برهه‌ای که می‌توان با تشدید فشار‌های بین‌المللی، جمهوری اسلامی ایران را وادار به تسلیم کرد، شرایط کنونی است.
نویسنده :
اميرعباس رسولي
کد خبر : 2420

پایگاه رهنما :

مجموعه رفتار‌ها و رویکرد‌های برخی از سیاستمداران و جریان‌های سیاسی در داخل کشور منجر به آن شده که غربی‌ها به این تلقی برسند که جمهوری اسلامی ایران چه در عرصه تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی و چه در بعد روانی مردم وضعیتی بحرانی را پشت سر می‌گذارد و چنین شرایطی نیز براحتی به حالت عادی باز نمی‌گردد و بهترین برهه‌ای که می‌توان با تشدید فشار‌های بین‌المللی، جمهوری اسلامی ایران را وادار به تسلیم کرد، شرایط کنونی است. موضع هفته اخیر علی‌اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی تحت عنوان: «هشدار داده بود که اگر بودجه بوشهر تأمین نشود، نیروگاه تعطیل می‌شود» یا گفته‌های محمدجواد ظریف وزیرخارجه مبنی بر اینکه «قبل از برجام نفت بیشتری می‌فروختیم» نه تنها گره‌ای از مشکلات داخلی کشور باز نمی‌کند بلکه دشمن را به این نتیجه می‌رساند که فشار‌های اقتصادی و غیر اقتصادی علیه ایران، نتیجه‌بخش بوده و افسران جنگ اقتصادی (وزرای دولت دوازدهم) در کاهش مشکلات اقتصادی کشور ناتوان بوده و این ناتوانی را در کوچه و برزن فریاد می‌زنند.
به‌کارگیری ادبیاتی مانند «خزانه دولت خالی است» توسط دولت در آستانه مذاکرات حساس و حیاتی هسته‌ای در اواخر سال ۹۲، یا گفتن این عبارت که «آمریکا با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار خواهد انداخت» این تلقی را در امریکا به همراه داشت که «با تنگ‌تر‌کردن حلقه تحریم ـ. تهدید» می‌توان رفتار ایران را تغییر داد. در همان مقطع زمانی جک‌لو، وزیر سابق خزانه‌داری امریکا گفت: «تحریم‌های وزارتخانه متبوع وی مقامات تهران را به پای میز مذاکره کشانده است»، شبیه موضع جک‌لو را استیون منوشین وزیر خزانه‌داری آن روز امریکا نیز بیان می‌کند: «تردید ندارم که تحریم‌ها ایران را پای میز مذاکره آورد». موضع‌گیری‌های اینچنینی مقامات آمریکایی در آن برهه حساس نشان می‌داد که عامل تشدید فشار‌های غرب برای امتیازگیری بیشتر از ایران، رفتار‌هایی است که مقامات ایرانی از خود نشان داده‌اند. سخنان امروز برخی از مقامات رسمی کشور مبنی بر اینکه «ایران ناتوان از فروش نفت خود است» یا «از تامین بودجه برخی از نهاد‌ها و ارگان‌های حیاتی» عاجز هستیم، جامعه ایرانی را در مقابل غرب تحقیر کرده و به آن‌ها این نکته را تحمیل می‌کند که نمی‌توان در برابر فشار‌های تحریمی غرب بیشتر از این دوام آورد. اینکه سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در مصاحبه‌ای به شبکه خبری «سی‌ان‌ان» می‌گوید: «راهبرد رسانه‌ای وزارت خارجه آمریکا در زمینه ایران، حمایت از راهبرد کلی ترامپ است. راهبرد دولت ترامپ اعمال فشار حداکثری بر رژیم ایران به حدی است که رفتار زیان‌آور این کشور تغییر کند. ما می‌خواهیم فشار‌ها قاطع باشد و داریم با تلاش گسترده تحریم‌ها را تکمیل می‌کنیم» ناشی از همین مسئله است که آمریکایی‌ها به این باور رسیده اند که تشدید فشار‌های ضدایرانی می‌تواند به تغییر رفتار کشورمان در عرصه سیاست خارجه منجر شود. یا اینکه ویکتوریا کوتس، معاون دستیار رئیس‌جمهور آمریکا اظهار می‌کند: «به دستور رئیس‌جمهور ترامپ، کارزار فشار حداکثری را در اولویت نخست قرار داده‌ایم. با این کار فشاری بی‌سابقه به اقتصاد ایران وارد کرده‌ایم تا این کشور ناچار شود تصمیماتی دشوار اتخاذ کند، اقتصاد ایران به دلیل این تحریم‌ها با مشکلات زیادی مواجه شده است. این فشار جمعی بازگشت ایران به میز مذاکره تحت شرایطی کاملا به نفع ایالات متحده و کشور‌های مسئول در جهان را تسریع می‌کند.» به‌کارگیری و تکرار استراتژی دولت اوباما توسط ترامپ و اروپایی‌ها نشان می‌دهد که تصمیم سازان دولت جدید این کشور محاسبات دقیق و رفتارسنجی مناسبی از نوع تفکرات دیپلماسی دولت تدبیرو امید دارند و اطمینان دارند که بدون ایجاد مزاحمت از سوی طرف ایرانی می‌توانند با وضع قوانین جدید و رایزنی‌های محرمانه دیپلماتیک ایران را وادار به پذیرش خواسته‌های آن‌ها کنند. اظهار ضعف و ناتوانی داخلی که به اشکال مختلف توسط برخی از دولتمردان و طیف وسیعی از رسانه‌های همسو با آن صورت می‌گیرد دستگاه محاسبه‌سنجش آمریکایی‌ها را در این باور اشتباه مسر کرده است که گسترده شدن تحریم‌ها می‌تواند ایران را وادار به امتیازدهی بیشتر در عرصه‌های مختلف نظامی و منطقه‌ای کند. القای ضعف و ناتوانی در مقابل نظام سلطه و انتقال این نکته به افکارعمومی جامعه که برای تأمین نیاز‌های اولیه اداره کشور باید از حقوق اساسی جامعه چشم‌پوشی کنیم و ناچاریم که از برجام‌های غیر هسته‌ای را نیز بپذیریم! مقامات رسمی دولت ترامپ همانند دولت گذشته این کشور ابزار چند وجهی را در دستور کار قرار داده‌اند که بر اساس آن «توسعه تحریم‌ها افزایش تهدیدات» باید همزمان با طرح مطالبات خاص از دولت دوازدهم در بحث «تروریسم» و «توان موشکی» و همچنین «نگارش مجدد برجام» صورت بپذیرد.

ارسال نظرات